❖گروه رزمی فرهنگی مرصاد❖
۞☫عشق تمام معادلات را بهم میزند☫۞❖گروه رزمی فرهنگی مرصاد❖
۞☫عشق تمام معادلات را بهم میزند☫۞چه بگویم؟!
چه بگویم؟
روایتــی از نجــواهای عـاشقـانـه بگویم
از رفــتن عــارفان ، دردمــندانه بگویم
از غریبـی شهدا و جانــبــازان بگویم؟
از امواج رسیده به ساحل یگانه بگویم؟
از دلیران،از پاکـــــان،از خـاکیـان بگویم؟
از عشق بدون ریــا و خــالصانه بگویم؟
ازسربندها،پلاک ها،مـارش هـا بگویم؟
از دل دل کردن عملیـات شبـانه بگویم؟
ازباقری ها،باکری ها،بابایی ها بگویم؟
از پرواز کـبوتـران تـا بـی کرانه بگویم؟
از روح الله، از آقـا و ســرور هــا بگویم؟
از شرف و شعف و غیرت مردانه بگویم؟
از چـمــران و هــمت و دوران بگویم؟
از هـجوم به خـانه و کاشـانه بگویم؟
از فــاو و هــویزه ، شلمــچه ، بگویم؟
از بـمبـاران حـلبچـه نــامردانه بگویم؟
از درد و آه و نــاله از ســوز بگویم؟
از شیون و فریاد عشق مادرانه بگویم؟
ازدل شکستگی صاحب میخانه بگویم؟
از نـوشیـدن جـام زهر آگاهانه بگویم؟
چـه بگویم؟ چـه بگویم؟ چـه بگویم؟
از خون وراه ناتمام فقط شرمانه بگویم؟
شاعر: محمد رستمی
برچسب ها:
شعر شهداء.شعر برای شهداء.شعر برای دفاع مقدس.شعر برای هفته دفاع مقدس.شعر برای جنگ تحمیلی.شعر.شعری از محمد رستمی.شعر عاشقانه.شعر چه بگویم؟ از محمد رستمی.خون شهداء.شعر برای شهدا.جنگ و شعر.شعر حماسی.شعر آیینی.گروه رزمی فرهنگی مرصاد.گروه رزمی فرهنگی مرصاد.گروه مرصاد.Sher.shohada.adabiat.mersad group
کیمیای انقلاب
سیر زندگی یک انسان عجیب!!
تغییرات گر چه در ظاهر مشاهده میشوند ولی چه زیبا!!
او هم رفت چه غریبانه!!
علی را سب کنید
نامه معاویه به والیانش:طبری مورخ بزرگ اهل سنت چنین نوشته
است:
أن معاویة بن أبی سفیان لما ولى المغیرة بن شعبة الکوفة فی جمادى سنة
41 دعاه فحمد الله وأثنى علیه ثم قال : ... ولست تارکا إیصاءک بخصلة لا تتحم عن شتم
على وذمه والترحم على عثمان والاستغفار له والعیب على أصحاب على والاقصاء لهم وترک
الاستماع منهم ... .
معاویه ، وقتی که در سال 41 هـ مغیرة بن شعبه را والی
کوفه قرار داد به وی دستور داد و گفت : یک مطلب را فراموش مکن و بر آن پافشاری کن و
آن فحش و ناسزاگویی به علی (علیه السلام) است و در مقابل از عثمان به عظمت یاد کن و
همیشه برای وی طلب آمرزش نما و از یاران علی (علیه السلام) بدگویی کن و آنان را
تبعید نما و به سخنانشان گوش نکن .
این هم از خال المومنین!!
تاریخ طبری ، ج4 ، ص188 باب سنه احدی و
خمسین- موسسه العلمی للمطبوعات
توهین به پیغمبر خدا (ص)
«بسم الله»
ابتدا شدیدا توهین به پیغمبر رو محکوم میکنم!!
اما چی بگم؟ باید چه کنیم؟؟ تظاهرات و مطلب نوشتن کافیه؟؟
نمیدونم!!
فکر میکنم اون بهتی که برا توهین وجود داشت شکسته؛ هر ...... میاد و توهین میکنه!!
انگار یکی به ناموست فحش بده و تو فقط بتونی بری دادگاه و تازه دادگاه هم به نفع اون یارو رای بده!!
راه چیه خدا میدونه!!
عجب!!
کجاست روژه گارودی؟ کجاست مالکوم ایکس؟ کجاست این کسانی که برای آزادی تلاش میکردن و به خاطر این ها کشته شدن!!
لیبرال اینه؟؟ لیبرال اینه که گوآردیولا به خاطر پوشیدن پیرهنی که رو نوشته فلسطین بذارنش کنار!!
همینه؟!!
اگه چیزی برا گفتن داری نظر بذارین...
والسلام
سخنی تامل بر انگیز از شهید باکری
«بسم رب الشهداء و الصدقین»
ابتدا باید هفته دفاع مقدس رو تبریک بگم و امیدوارم همیشه رزمنده ها در صحنه بمونن در هر نوع جنگی...
به یاد سخن شهید حمید باکری..
زمانی جنگ تمام خواهد شد و رزمندگان امروز سه دسته خواهند شد؛ دسته ای به مخالفت با گذشته خود بر می خیزند و از گذشته خود پشیمان می شوند، دسته ای راه بی تفاوتی راه بر می گزینند و در زندگی مادی غرق خواهند شد و همه چیز را فراموش می کنند و دسته سوم به گذشته خود وفادار می مانند و احساس مسئولیت می کنند و از شدت غصه ها دق خواهند کرد!!
هی خدا چی بگم!! حاج حمید گل گفتی...
یه روزی،جایی شنیدم تو شلمچه هر نیم متر یه شهید به دیدار حق رفته!!
آتش تو گر در دل ما لانه نداشت/عشق بی حاصل این همه افسانه نداشت
به حق خون شهدا هر کسی در هر لباسی داره به این مرز و بوم خیانت میکنه!! یا هدایت بشه... یا ریشه اش از زمین کنده بشه!! الهی آمین..
به خون شهداء خیانت نکنیم!!
دعا بفرمایید!!
برچسب ها:
خاطرات جبهه و جنگ.خاطرات دفاع مقدس.دفاع مقدس.8 سال دفاع مقدس.شهید حمید باکری.سخنی از شهید حمید باکری.شهید باکری.شهداء.شهدا.جبهه و جنگ.هفته دفاع مقدس.خون شهداء.راه شهداء.شهید.خاطرات شهید.خاطرات شهید باکری.shohada.mersadgroup.گروه رزمی فرهنگی مرصاد.گروه مرصاد
اجلاس و جاده های توپپپ!!
ابتدا سلام
من خیلی معذرت میخوام از دوستان که اذیت شدن ولی انصافا وقت نبود و نشد مطلب بذارم!!
الانم تو سفرم از تو کافی نت مطلب میذارم.
آقا ما رفیم سفر(جاتون خالی) عجب جاده هایییییییی!!
واقعا عالی!! یکه یک توپ آقا من که کفم بریده بود!!
جاده قم شده بود عینه آینه!! با 120 تا که میرفتی انگار به جاده فحش میدادی!!
ای کاش این همه که به این سران کشور ها، مسئولین اهمیت میدن به مردم اهمیت بدن!!
آقا دم محله ما تا ساع 11 شب در حال جوشکاری بودن!! داشتن جای بنر درست میکردن!!
خلاصه کلی خرج و اینا شد!!
من از جادش که راضیم!!
بالاخره تهران رو یه بار کاملا تمیز دیدم!!
ما که لذت بردیم از تماشاش!!
این مطلب هم برا آپ کردن گذاشتم و الا من مطلب به درد نخور نمیذارم؛ان شاء الله که استفاده ببرید.
و السلام